تیتر۲۰- شرکت فولاد سپیددشت به عنوان یکی از زیرمجموعه های کلیدی فولاد مبارکه اصفهان، نقشی محوری در تولید ورق های فولادی کشور دارد. محصولی استراتژیک که می تواند در کاهش ارزآوری اثر گذار باشد.
این شرکت که در استان چهارمحال و بختیاری مستقر است، حلقه ای مهم در زنجیره تأمین ورق های گرم کشور محسوب می شود و توانسته سهم قابل توجهی در تأمین نیاز صنایع پایین دستی از جمله خودروسازی، لوازم خانگی و سازه های فلزی ایفا کند. با انتصاب طهمورث جوانبخت به عنوان مدیرعامل جدید فولاد سپیددشت که سوابق مدیریتی درخشانی در کارنامه خود دارد، پرسش کلیدی این است که مسیر آینده این شرکت در شرایط دشوار انرژی، بازار و سیاست صنعتی کشور چگونه باید ترسیم شود.
در سال های اخیر، نوسانات شدید در تأمین گاز و برق، به چالشی جدی برای صنایع فولادی کشور بدل شده است. فولاد سپیددشت نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. در دوره جدید مدیریت، نخستین اولویت باید پایداری تولید باشد. جوانبخت لازم است راهبردی دو وجهی را در پیش گیرد، از یک سو با همکاری با شرکت های مادر نظیر فولاد مبارکه، برای تأمین پایدار انرژی و استفاده از فناوری های بهینه ساز مصرف گاز و برق اقدام کند، و از سوی دیگر، به توسعه نیروگاه های کوچک مقیاس و سرمایه گذاری در انرژی های تجدیدپذیر (به ویژه خورشیدی) بیندیشد.
پایداری انرژی، زیربنای حفظ تولید سالانه و جلوگیری از زیان ناشی از توقف خطوط است. در کنار آن ، با توجه به جهت گیری فولاد مبارکه به سمت «فولاد سبز»، سپیددشت نیز باید در این مسیر نقش فعالتری ایفا کند.
یکی از چالش های دیرینه فولاد سپیددشت، افزایش هزینه های تولید در مقایسه با برخی واحدهای فولادی دیگر است. موقعیت جغرافیایی و فاصله از بنادر و مراکز مصرف، فشار هزینه ای مضاعفی ایجاد کرده است. در این میان، مدیریت جدید باید با تمرکز بر دیجیتالیسازی فرآیندها، بهینه سازی زنجیره تأمین، و ارتقای سیستم های نگهداری پیشگیرانه (PM)، بهره وری را افزایش دهد.
سرمایه گذاری در فناوری های Industry 4.0، استفاده از داده کاوی برای تحلیل توقف های تولید و مصرف انرژی، و هوشمندسازی انبارها می تواند به کاهش بهای تمام شده و افزایش حاشیه سود شرکت کمک کند. این مسیر با سیاست های کلان فولاد مبارکه در زمینه تحول دیجیتال نیز همراستا خواهد بود.
فولاد سپیددشت تاکنون به طور عمده بر تولید ورق گرم متمرکز بوده است، اما با توجه به نیاز روزافزون صنایع داخلی و صادراتی، تنوع محصول می تواند مزیت رقابتی جدیدی برای این شرکت ایجاد کند. جوانبخت باید استراتژی تنوع سبد محصولات را به عنوان یکی از اهداف کلیدی دنبال کند.
ورود به تولید ورق های با استحکام بالا، ورق های خاص صنعتی (نظیر ورق های مورد استفاده در صنایع نفت و گاز یا مخازن تحت فشار) و حتی همکاری با فولاد مبارکه برای تکمیل زنجیره ورق های پوششدار، می تواند سپیددشت را از یک تولیدکننده صرف، به یک بازیگر نوآور در بازار فولاد کشور تبدیل کند.
در کنار این، توسعه بازارهای صادراتی به ویژه در منطقه خلیج فارس، آسیای میانه و شمال آفریقا می تواند به توازن درآمدی شرکت در برابر نوسانات بازار داخلی کمک کند.
از سویی دیگر فولاد سپیددشت در منطقه ای واقع است که توسعه صنعتی آن نقش مستقیمی در اشتغالزایی و رشد اقتصادی استان چهارمحال و بختیاری دارد. از این رو، تقویت سرمایه انسانی و ارتقای مهارت های کارکنان، باید یکی از محورهای مدیریتی جوانبخت باشد.
توسعه برنامه های آموزشی، ارتقای نظام انگیزشی، و جذب نیروهای متخصص بومی می تواند هم به افزایش بهره وری و نوآوری بینجامد و هم پیوند صنعت و جامعه محلی را تقویت کند.
در کنار آن، بومی سازی قطعات و تجهیزات کلیدی از طریق همکاری با شرکت های دانش بنیان داخلی، علاوه بر کاهش ارزبری، سبب شکلگیری اکوسیستم صنعتی پویاتری در منطقه خواهد شد.
در سالهای اخیر، توجه به شاخصهای ESG به یکی از معیارهای سنجش موفقیت بنگاه های صنعتی تبدیل شده است. جوانبخت می تواند با تدوین یک چارچوب مدرن مسئولیت اجتماعی، فولاد سپیددشت را به الگوی صنعت سبز منطقه تبدیل کند.
اقداماتی نظیر کاهش آلاینده های زیست محیطی، مدیریت پساب صنعتی، سرمایه گذاری در طرح های محیط زیستی و حمایت از پروژه های اجتماعی محل ، تصویر عمومی شرکت را ارتقا داده و سرمایه اجتماعی آن را افزایش می دهد.
در نهایت، موفقیت فولاد سپیددشت بدون هماهنگی راهبردی با شرکت مادر یعنی فولاد مبارکه ممکن نیست. جوانبخت باید مسیر همکاری را از سطح عملیاتی به سطح راهبردی و فناورانه ارتقا دهد. این همکاری میتواند شامل انتقال فناوری، مدیریت مشترک پروژههای تحقیق و توسعه، یا حتی برنامهریزی برای تولید مشترک محصولات خاص باشد.
از سوی دیگر، با توجه به برنامه های فولاد مبارکه برای تحقق زنجیره کامل ارزش از معدن تا محصول نهایی، سپیددشت باید جایگاه خود را به عنوان یکی از بازوهای تولیدی کلیدی این زنجیره تثبیت کند.
در نهایت مدیریت جوانبخت در فولاد سپیددشت می تواند سرآغاز مرحله ای تازه برای این مجموعه باشد، مرحله ای که در آن، پایداری تولید، نوآوری فناورانه، تنوع محصول، توسعه بازار و سرمایه انسانی به عنوان پنج محور اصلی پیشرفت تعریف می شوند.
در شرایطی که صنعت فولاد ایران درگیر محدودیت های انرژی، سیاست های ارزی و چالش های صادراتی است، فولاد سپیددشت می تواند با اتخاذ رویکردی هوشمند و هم راستا با سیاست های کلان فولاد مبارکه، نه تنها جایگاه خود را در زنجیره فولاد کشور تثبیت کند، بلکه به نمادی از «مدیریت کارآمد در دوران چالش» تبدیل شود.
ارسال نظرات
موضوعات روز